ترمی که با املت شروع بشه و تموم بشه بهتر از این نمیشه......
دوستان اگه یادتون باشه اولین روزی که رفتیم دانشگاه بعد از کلاس املت زدیم......و آخرین روز هم با املت تموم شد...
عاطفه : این ترم چرا اینجوری بود؟؟! 
زینب : چراااااااا....خیلی خوب بود که.....بار علمیمون کلی زیاد شد.....
امروز یعنی پنجشنبه 92.2.26 روز آخر کلاسا بود......من نرفتم....نمیدونم کی رفته بود....کی نرفته بود....تو خونه بودم......
شب آرزوهاااااا.......هیچ آرزویی ندارم.......چون خدا هرکاری صلاح بدونه برام انجام میده.....من راضیم به رضای اون.....اگه آرزو کنم و دعام مستجاب بشه اون دنیا میخواد بگه آرزوتو مستجاب کردم پس از این دنیات کم میشه اگه مستجاب نکنه خودم ناراحت میشم و غصه میخورم.....پس بیخیال آرزو و آرزوهای دنیایی......دیگه از دنیات سیر شدیم همون آخرتمون خوب کنی کفایت میکنه......
ولی خب برای همدیگه دعا کنیم.....هرکسی تو دلش حداقل یه خواسته داره........حاجت روا شدن همه حاجتمندان....
البته فک میکنم عاقبت بخیری بهترین دعا باشه......خییییییییییلی هم مهمه......اینکه آخرش که سرتو میذاری میمیری چه جور آدمی هستی......امیدوارم هرکی هرچی هست اگه بهترم نمیشه لااقل بدتر نشه........خصوصا خودم....
میریم واسه پاس کردن واحدها........
نظرات شما عزیزان:
|